به بهانه جان باختن یک جوان هم استانی دیگر بر اثر تیراندازی در یک جشن عروسی؛
نه به تیراندازی در مراسم عزا و شادی
دو فرزند زنده یاد حمید تخشی تاوان کدام گناه را پس دادهاند که پدر جوانشان باید در جلوی چشم آنها قربانی یک رفتار مذموم و غلط شود؟

به گزارش
خبرگزاری صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد ؛ اگر چه تیراندازی در مراسم شادی و عزا به عنوان یکی از سنتهای قدیمی در برخی از مناطق عشایری و مناطق روستایی کهگیلویه و بویراحمد محسوب میشود، اما متاسفانه در چند دهه اخیر به عملی پرخطر و ضد اجتماعی تبدیل شده است بطوریکه تاکنون دهها تن در این استان به ضرب گلوله در این گونه مراسمها جان باختند.
این رسم اگرچه از گذشتههای دور میآید ، اما امروزه نه تنها هیچ توجیه فرهنگی یا دینی ندارد؛ بلکه به صراحت در تضاد با انسانیت و قانون است.
در دوران گذشته، سلاح نماد قدرت ، مردانگی و شجاعت بود. تیراندازی در مراسم، نشانهای از حضور مردان مسلح قبیله و ابراز وفاداری به خانوادهی صاحب مجلس محسوب میشد، اما امروزه فرهنگ تیراندازی در مراسم، از میراث تاریخیِ قدرتمحور به چالشی ضد اجتماعی در دوران مدرن تبدیل شده است.
حذف این پدیده مذموم نه با برخورد صرفاً قانونی، بلکه با بازآفرینی فرهنگی، آموزش عمومی و بازتعریف نشانههای افتخار امکانپذیر است.
پیامدهای اجتماعی و روانی تیراندازی در مراسم عزا و شادی؛
۱. افزایش ریسک مرگهای تصادفی.
مطالعات آماری نشان دادهاند که تیراندازی هوایی باعث بازگشت گلوله با سرعت کشنده میشود. در چند سال اخیر موارد متعدد مرگ کودکان و عابران پیاده بر اثر تیر هوایی گزارش شده است.
۲. تداوم احساس ناامنی عمومی.
صدای تیراندازی در فضای شهری باعث اضطراب، حس ناامنی و اختلال روانی در کودکان و سالمندان میشود و پیوند اجتماعی را تضعیف میکند.
۳. تخریب وجه فرهنگی و قومی.
رفتارهای خشن در مراسم شادی، تصویر اجتماعی اقوام را مخدوش میکند و به توسعهنیافتگی فرهنگی تعبیر میشود.
دلایل تداوم این رفتار نابهنجار؛
۱. ضعف جایگزینهای فرهنگی: وقتی سازوکارهای مدرن ابراز احساسات (مثل موسیقی و یا آیینهای بومی ایمن) کم باشند، تیراندازی بهعنوان نماد هیجان باقی میماند.
۲. فقدان آموزش رسانهای: رسانهها کمتر روایتهای فرهنگیِ تازه و مثبت را دربارهی آیینهای شادی یا سوگواری ارائه کردهاند.
۳. نظام پاداش فرهنگی غلط: در برخی جوامع، کسی که «تیر هوایی» شلیک کند، هنوز مورد تشویق قرار میگیرد؛ در حالی که چنین فردی باید مسئول پیامدهایش شناخته شود.
راهکارهای علمی و فرهنگی حذف این رفتار؛
۱. راهبرد آموزش و آگاهیبخشی؛
• آموزش در مدارس و رسانهها دربارهی خطرات فیزیکی و قانونی تیراندازی هوایی.
• روایتهای مستند از تلفات انسانی ناشی از گلولههای هوایی برای جلب همدلی عاطفی جامعه.
• پیوست رسانهای برای هر حادثه (نمایش نتایج تلخ، نه صرف اطلاعرسانی خشک قضایی).
۲. جایگزینهای فرهنگی و آیینی؛
• طراحی آیینهای ایمن بومی: مثل نواختن ساز محلی، اجرای دف، یا آتشبازی کنترلشده.
• احیای نمادهای سنتی غیرخشونتآمیز (مثلاً «هلهله» یا «چوببازی» بهجای شلیک).
• الگوسازی از شخصیتهای محبوب و چهرههای قومی که مراسم بدون تیراندازی برگزار کردهاند.
۳. مدیریت قانونی و انتظامی؛
• اجرای قاطع قانون با عدالت فرهنگی: مجازات بدون تحقیر قوم یا قبیله.
• نظام «مسئولیت اجتماعی محلی»؛ شناسایی بزرگان طایفه بهعنوان ضامن اجرای هنجار.
• ضبط نمادین سلاحهای مجاز برای مناسبتها با نظارت شوراهای محلی.
۴. نقش رسانه و نخبگان محلی؛
• تولید محتواهای کوتاه در شبکههای اجتماعی با پیام احساسی (نه دستوری).
• بهکارگیری روحانیون، معلمان و بزرگان برای تغییر نگرش تدریجی.
• جشنوارههای «مراسم بدون تیر» با پاداش نمادین (گواهی افتخار شهری، تقدیر استانی).
۵. مداخلات روان فرهنگی؛
• تحلیل احساس تعلق و افتخار قومی و جایگزین آن با حس «غرور فرهنگی مسئولانه».
• آموزش مهارتهای کنترل هیجان در مراسمهای جمعی.
جمعبندی؛
در مجموع میتوان گفت برای حذف تیراندازی در مراسم عزا و شادی در استان کهگیلویه و بویراحمد نیازمند سه سطح هماهنگ شده هستیم:
۱. هنجارسازی فرهنگی (از طریق رسانه و آموزش)،
۲. تقویت کنترل اجتماعی (بزرگان محلی و قانون)،
۳. ایجاد جایگزین احساسی و آیینی ایمن.
به امید روزی که با مشارکت ریش سفیدان و معتمدان و صد البته قانون، این رفتار نابهنجار اجتماعی و این پدیده شوم و مذموم در مراسم شادی و عزا در کهگیلویه و بویراحمد رخت بربندد و دیگر شاهد پرپر شدن مردم استان نباشیم.