۱۶ شهید از جمله ۵ کودک در بمباران خانه‌ای در رفح

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ خبرگزاری سانا به نقل از رسانه‌های فلسطینی اعلام کرد: در جریان حمله هوایی رژیم اشغالگر به خانه‌ای در منطقه النصر در شهر رفح در جنوب نوار غزه ۱۶ نفر از جمله ۵ کودک به شهادت رسیدند.

ادامه بمباران هوایی مجتمع پزشکی الشفاء در مرکز غزه
جنگنده‌های رژیم صهیونیستی بار دیگر بیمارستان‌ها و تجمع فلسطینیان خواهان دریافت کمک در مناطق مرکزی نوار غزه را با بمب هدف قرار دادند.

به گزارش شبکه تلویزیونی پرس تی وی، در حمله اخیر جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به بیمارستان الشفاء و حومه آن در مرکز غزه دستکم ۱۷ نفر شهید و شماری زخمی شدند.

موتی ابو مصابح خبرنگار پرس تی وی در دیرالبلح: رژیم صهیونیستی بار دیگر بیمارستان الشفاء و مناطق حومه آن را با حملات هوایی هدف قرار داد. جنگنده‌های رژیم اسراییل حملات خود را به غرب شهر غزه و به خصوص مناطق اطراف الشجاعیه افزایش داده اند. چند ساعت گذشته در حمله هوایی جنگنده‌های اسراییلی به منطقه الشجاعیه دستکم ۱۷ فلسطینی شامل چند افسر پلیس که مسئول برقراری امنیت برای توزیع کمک‌های انسانی برای مردم شهر غزه بودند، شهید شدند. در ادامه حملات اخیر اسراییل به فلسطینیانی که برای دریافت کمک‌های انسانی مراجعه کرده اند، تاکنون دستکم ۴۰ فلسطینی شهید شده اند.

در ساعات اخیر رژیم اسراییل از طریق حملات هوایی و خمپاره‌ای منطقه زیتون در غزه را بار‌ها مورد حمله قرار داده است. از سوی دیگر مقاومت فلسطین اعلام کرد تاکنون چندین تانک اسراییلی را در حومه بیمارستان الشفاء هدف قرار داده است. تقریباً شش ماه است که مقاومت فلسطین در مناطق شرقی اردوگاه آوارگان البریج در حال درگیری با نظامیان رژیم اسراییل است. همزمان با تلاش نظامیان رژیم اسراییل برای پیشروی در مناطق شرقی اردوگاه آوارگان البریج، درگیری میان نیرو‌های مقاومت فلسطین و نظامیان رژیم اسراییل در این مناطق افزایش یافته است. ۲۱ برج از ۲۴ برج مستقر در منطقه الامل در نزدیکی اردوگاه آوارگان النصیرات هدف حملات هوایی اسراییل قرار گرفته است.

شهادت ۱۵ فلسطینی نزدیک باشگاه الشجاعیه در نوار غزه
در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به نزدیک باشگاه الشجاعیه در شرق غزه، حدود ۱۵ فلسطینی شهید و ده‌ها تن زخمی شدند. علاوه بر این، در حمله موشکی این رژیم به شهر الزهراء در مرکز نوار غزه، ۵ فلسطینی شهید شدند. ۱۹ فلسطینی نیز در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به خانه‌ای در خان یونس، شهید شدند که برخی از آنها زن و کودک هستند.

شهروند فلسطینی: همگی کودک و زن هستند. کودکانی هفت ماهه یا شش ماهه. در این حمله ۵ کودک و ۶ زن شهید شدند و تعدادی زیادی، یعنی بیش از ۳۰ فلسطینی، زخمی شدند که اکثراً زن و کودک هستند.

شهروند فلسطینی: همگی زن، کودک و سالخورده بودند که شهید شدند. کودکانی یک ماهه یا چهار ماهه. از همه کشور‌های جهان می‌خواهیم به داد ما برسند. این جنگ یک جنگ نسل کشی است. به هیچکس حتی حیوانات رحم نمی‌کنند. به کودکان، خانه‌ها و مدارس حمله می‌کنند و این، نسل کشی است.

اظهارات تکان دهنده مرد فلسطینی حین فرار از دست نیرو‌های صهیونیست
میدل ایست آی گزارش داد یک مرد فلسطینی رنج‌های خود و خانواده اش حین فرار از شمال غزه وشرایط بیمارستان شفا را بازگو می‌کند.

مرد فلسطینی: اجازه دهید بگویم چه اتفاقی برایم روی داد. بگذارید از ده روز پیش شروع کنم، زمانی که نیرو‌های اسرائیلی به بیمارستان شفا حمله کردند. حدود ساعت دو صبح بود که خودمان را برای خورن سحری آماده می‌کردیم؛ که ناگهان صدا‌هایی شنیدیم که صدای تیراندازی و بمباران و گلوله باران بود. فکر کردیم ظرف دو یا سه روز شرایط آرام می‌شود. پدر سالخورده ام در خانه کنارم بود. او قبلا در جنگ زخمی شده بود. ترکش در پای او بود. من هر روز از او مراقبت می‌کردم تا درمان شود. شرایط او دشوار بود. او نمی‌توانست حرکت کند یا حتی به دستشویی برود. او در شرایط بسیار سختی قرار داشت. خارج کردن او از آنجا برایم غیرممکن بود. من در طبقه سوم زندگی می‌کردم. پرده‌ها را کشیدم و چراغ‌ها را خاموش کردم. ما فکر کردیم ظرف چند روز شرایط عادی می‌شود. پدرم طی بمباران در شمال، خانه اش را از دست داد. همه خواهران من از آنجا خارج و روانه جنوب شدند. من تنها کسی بودم که در آنجا ماندم و از پدرم مراقبت می‌کردم. من او را به خانه خودم آوردم تا از او مراقبت کنم. او ۷۰ سال دارد. نمی‌دانم چرا این اتفاق برای ما افتد. ناگهان، صبح امروز حدود ساعت شش، آنها ساختمان را ویران کردند در حالی که ما داخل آن بودیم. همسرم بتن‌ها را برداشت و کنار زد، زیرا پایم زیر آن گیر کرده بود. او با کمک خداوند این کار را انجام داد. خداوند به او قدرت داد تا این کار را انجام دهد. هر دوی ما بتن‌ها را کنار زدیم و پایم را از زیرش خارج کردیم. پدرم از زیر آوار مرا صدا می‌کرد. او می‌گفت: "پسرم، کجایی؟ نمی‌توانم تو را ببینم. " من صدای او را می‌شنیدم، اما نمی‌توانستم او را ببینم. او می‌گفت: "پسرم مرا از اینجا بیرون بیاور. خدا تو را حفظ کند. " پهپاد به سوی ما تیراندازی می‌کرد. شرایط سختی بود. ما باید فرار می‌کردیم. توانستم او را بیرون بکشم.
۱:۴۳

مرد فلسطینی: همان گونه که می‌بینید مصدوم شده ام. زخم عمیق دارم. او با من صحبت می‌کرد و من متوجه شدم او در کجا زیر آوار مانده است و سعی کردم او رابیرون بکشم. اما او خیلی سنگین بود. من به او گفتم سعی می‌کنم از طریق صلیب سرخ یا حتی خود نیرو‌های اسرائیل به او کمک کنم. به او می‌گفتم شاید آنها کمک کنند تو را از زیر آوار بیرون بکشم. شاید کمی انسانیت در آنها باقی مانده باشد، شاید اگر که به آنها بگویم تو پیر هستی. ما باید فرار می‌کردیم. برای او فرار کردن کار سختی بود، زیرا ما حتی ویلچر یا چیزدیگری برای فرار نداشتیم. ما به سوی بیمارستان شفا حرکت کردیم. امیدوار بودم بتوانم برای زخم هایم کمی کمک بگیرم. ما متوجه شدیم که بیمارستان شفا سوخته است. همه بخش‌های آن سوخته بود. اجساد مرده‌ها کف زمین بود. همه آنها متورم شده بودند، زیرا ده روز بود که در آنجا رها شده بودند. اجساد در حال تجزیه شدن بودند. شرایط بسیار دشواری بود. من به بیمارستان بین المللی الحلو رفتم. این بیمارستان هم نزدیک ما بود. من متوجه شدم این بیمارستان هم سوخته است. دیگر بیمارستانی وجود نداشت. ما از نیرو‌های اسرائیلی درخواست کمک کردیم که می‌گویند نیروهایشان انسانیت دارند. آنها به ما گفتند:" از روز هفتم ماه اکتبر، ما قلب و بخششی نداریم. غیر نظامیان یا مبارزان مقاومت برای ما یکی هستند. هر کسی که در غزه زندگی می‌کند تروریست است. " پدرسالخورده من زخمی شده بود. او بی آنکه خطری برای کسی باشد، فقط در خانه اش مانده بود.