تنها راه نجات مسئله فلسطین مقاومت است

نويسنده راي اليوم افزود: ما عرب ها و مسلمانان باید همواره به وجه تشابه تشکیل حکومت آمریکا و اسرائیل و اشغال کنندگان سرزمین آمریکا و فلسطین و اهداف رؤسای آمریکا و اسرائیل توجه داشته باشیم، به این ترتیب منطق ائتلاف راهبردی اسرائیل صهیونیست و آمریکا را درک خواهیم کرد و درمی یابیم در مقابل یک دشمن با دو نقش مکمل قرار داریم و همین بر ما واجب می کند با سیاست و رفتاری با دشمن مقابله کنیم که محتوا و ساختاری متفاوت دارد.

 

کشور آمریکا با اشغال این سرزمین و نسل کشی ساکنان اصلی آن برپا شد اما انگلوساکسون های آمریکا بر این باورند این شیوه مجاز است و تلاش می کنند با تبدیل استعمار صهیونیستی به استعمار جایگزین از طریق ذوب کردن هویت سیاسی فلسطین در هویت اعراب این تجربه را در این کشور تکرار کنند، بی آنکه 15 میلیون فلسطینی را در کشوری تاریخی به نام فلسطین به حساب بیاورند.

 

اسرائیل دشمن و تناقض اصلی ماست که روزگاری امکانات مالی لازم برای اشغال فلسطین یا مقابله با عربها جهت تحقق بخشیدن به طمع ورزی ها یا مراقبت از خود را نداشت. علاوه بر این اسرائیل رژیمی عجیب و ساختگی است که مخالفانی هم دارد.  آمریکا همواره پشتیبان واقعی اسرائیل در تحقق بخشیدن به طمع ورزی ها و حفظ و بقای آن بوده و هست، بنابراین گره اصلی مشکل ما آمریکاست و در حقیقت ما با آمریکا روبرو هستیم و از بین بردن علل حمایت کورکورانه آمریکا از اسرائیل کار دشواری است زیرا این امر مبتنی بر نقض صهیونیسم یهودی جعلی است.

 

آمریکایی که صهیونیست ها آن را در سیطره خود دارند ثروتمندترین کشور دنیا و قدرت خشنی است که می تواند قدرت نظامی و استبدادی خود را علیه قربانیان بکار گیرد. علاوه بر این شهروندان آمریکایی نیز از روحیه و غیرت ملی بی بهره اند چرا که این کشور محل مهاجرت مردمان سرتاسر جهان و جایی برای جذب نخبگان علمی است و همه ساکنان آن از سلطه گری های صهیونیست ها آگاهند. قصد نداریم به عنوان کشورها و نظام های عربی از رویارویی نظامی سخن بگوییم چرا که ارتش های ما هرقدر هم قوی باشند نمی توانند فلسطین را آزاد کنند و نخواهند توانست در جنگی متعارف مقابل اسرائیلی بایستند که تحت حمایت های شدید آمریکا قرار دارد. این امر تنها در آغاز حمله صهیونیست ها به منطقه ممکن بود.

 

اگر رویارویی نظامی و مقاومت را به عنوان تنها راه به زانو در آوردن دشمن و آزادی فلسطین کنار بگذاریم و از تعامل سیاسی با آمریکا و همپیمان آن یعنی اسرائیل سخن بگوییم به چیزی می رسیم که رفتار سیاسی متفاوت ما را تعیین می کند. منظورم از رفتار متفاوت پرهیز از نتایج معکوس این سیاست ها برای کشورهای عربی و سران فلسطین یا برای مسئله فلسطین است، چرا که تنها هدف اصلی آمریکا و اسرائیل از تعامل سیاسی این است که دستاوردهای رایگان کسب کنند و مسئله فلسطین را به عقب برگردانند و نتیجه هم چیزی جز این نخواهد بود.

 

در پایان می گویم مقاومت اسلامی غزه نسبت به خود و محیط پیرامون آگاه است و تسلیم شدن نه در عقیده اش جایگاهی دارد و نه چنین چیزی را می فهمد. مقاومت اسلامی غزه مرحله کنونی را که در حال گذار از آن است و اولویت آن مقاومت در خاک فلسطین است، به خوبی درک می کند و ما نیز در کنار مقاومت خواهیم ماند. نوع برخورد سیاسی با آمریکا و اسرائیل ما را به تغییر روش تفکر و رفتاری فرا می خواند که حد وسط تفکر و فرهنگ غربی و شرقی است.

 

هیچ یک از مقامات عرب در هیچ مکانی نباید در فرهنگ و تفکرات و حتی در عمل گرایی خود با آمریکا همراهی کند، برای آنها بخشش به معنای حماقت، هدیه به معنای رشوه و خواری، دوستی با ضعفا به معنای خیانت و سودجویی، تسامح به معنای ضعف و مذاکره با ضعیفان به معنای تسلیم شدن و خیانت است. آنها معنای بلا عوض و زکات را نمی دانند و دوران خود را نسل چهارم جنگ می نامند، نسلی که فاقد احساسات و عواطف انسانی است و به حال کودکانی که قربانی نسل کشی شده اند غصه نمی خورد. آنها دست نشاندگان و متفکران و متمدنانی هستند که جز این نمی فهمند و پایه و اساس زندگیشان توطئه چینی و دسیسه است.